دکتر عبدالمحمد کاشیان. سالیان متمادی است که اقتصاد ایران از تورمهای شدید و افسار گسیخته رنج می برد.
تورمی که تک رقمی شدنش تبدیل به افسانه شده است و گاهی آنقدر بالا رفته است شده است که بسیاری از مردم را به نگرانی واداشته است. در سال های اخیر این موضوع بیش از پیش به چالشی مهم در اقتصاد ایران تبدیل شده است و همین مساله سبب شده است که اکثر کاندیداهای ریاست جمهوری راهکار خود برای مهار تورم را ارئه نمایند و یا اینکه در سخنان خویش به ضرورت مهارکردن آن تاکید کنند.
مساله تورم سابقهای طولانی در دنیا دارد و کشورهای مختلفی را در برگرفته است. امروزه بیش از هر زمانی کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته با این مشکل مواجه هستند. دیر زمانی نبود که کشورهای اروپایی نیز با همین مشکل روبرو بودند و بعد از سالها تلاش و بحث و بررسی در فضاهای آکادمیک و البته آزمون خطا در عرصه عمل سعی کردند که این مشکل را تا حد زیادی مرتفع سازند و البته موفق نیز بودند. امروز تجربه این کشورها پیش روی ماست و همین موضوع ما را در دسترسی سریع به راه های مهار و کنترل تورم یاری مینماید.
اما مسألهای که در اینجا باید بدان اشاره نمود این است که صرف بهرهگیری از تجربه کشورهای اروپایی برای ما کفایت نمیکند و لازم است با توجه به شرایط حاضر و وضع موجود، خود اقدام به برنامهریزی نماییم و راه کارهایی بومی ارائه نماییم.
اینکه چرا اقتصاد ایران در شرایط حاضر از تورم رنج میبرد دلایل مختلفی دارد. برخی از مهمترین آنها به شرح زیر است:
1- در حال حاضر در حال اجرای هدفمندی یارانه ها هستیم و بالا رفتن قیمت حاملهای انرژی تاثیر زیادی روی تورم داشته است.
2- شیوه اجاری هدفمندی یارنهها نیز در ایجاد تورم بیتاثیر نبوده است. توزیع یارانهها به صورت نقدی سبب بالا رفتن میزان تقاضا شده است و عدم حمایت از تولید باعث کاهش عرضه شده است که در نتیجه منجر به افزایش قیمت شده است.
3- تحریمها نیز در ایجاد تورم بیتاثیر نبوده است. تحریم ها موجب ایجاد نااطمینانی در بازار و بالا رفتن قیمت ارز شده است و از همین رو هم محصولات و مواد اولیه مورد نیاز تولید گرانتری را وارد می کنیم. ضمن اینکه تاثیراتی که بر بازارهای مالی و کاهش قدرت فعالیت های اقتصادی ما داشته است نیز بی تاثیر نبوده است.
4- بیانضباطی پولی و وتزریق نقدینگی سبب تقویت طرف تقاضا شده و ایجاد تورم نموده است.
5- ساختارهای موجود در اقتصاد ایران نیز به گونهای است که به تورم دامن زده است.
حال سوال اساسی این است که در شرایطی که مطرح گردید آیا امکان دارد بتوانیم در کوتاه مدت مساله تورم را حل کنیم. به نظر ما بنا به دلایلی که اشاره می شود پاسخ منفی است:
1- در حال حاضر اقتصاد ایران مشغول اجرای طرح هدفمندی یارانه هاست و طبق قانون اگر قرار باشد این فرآیند به صورت تدریجی انجام شود تا 5 سال و شاید بیشتر بطول بیانجامد. لذا تا پایان اجرای هدمندی وقوع تورم مسالهای اجتناب ناپذیر است و اینکه گفته شود ظرف 100 روز یا دو سال تورم حل میشود امری غیرواقعی است. البته این حرف منافاتی ندارد با اینکه بخواهیم با ایجاد فشار در اقتصاد قیمتها را کنترل کنیم. بلکه این از ضروریات اقتصاد ماست. با این حال تثبیت قیمتها زمانی معنا پیدا میکند که اصلاحات اقتصادی از جمله در هدفمندی یارانه ها به فرجام برسد و بعد برای آن برنامهریزی نماییم.
2- ساختارهای اقتصاد ایران تاثیر زیادی در ایجاد تورم داشتهاند. در حالی که تغییر ساختارها در اقتصاد امری است که صرفاً در بلندمدت و طی یک برنامه ریزی چند ساله ممکن است و امکان ندارد کسی بتواند در کوتاه مدت ساختارهای اقتصادی را ترمیم نمیاد. در حالی که بخش مهمی از وقوع تورم در ایران به ساختارها ربط دارد و از آن به بیماری ساختاری اقتصاد ایران نیز تعبیر شده است. وابستگی به درآمدهای نفتی، مستقل نبودن بانک مرکزی، ضعف سیستم نظارتی و نبود شبکه استقراض بین بانکی برخی از موارد آن است. با این حال ترمیم ساختارهای اقتصاد ایران در دو بعد نظارتی و عملیاتی قابل بررسی است. اولا باید ساختار نظارتی مخصوصا در حوزه اقتصاد تغییرات قابل ملاحظه ای کند و بتواند روند اقتصاد را رصد کرده و جلوی خلاف و سوء استفاده را بگیرد. ثانیا باید بتواند با آزاد سازی ظرفیت ها، فضای لازم برای به فعلیت رسیدن استعدادها را فراهم سازد. ضمن اینکه برخی از ساختارهای شتاب دهنده تورم را ترمیم نماید. ترمیم این دو حوزه در کوتاه مدت امکان پذیر نیست و از این رو خیلی راحت نیست که بتوان بدون توجه به ترمیم ساختارها انتظار داشت مساله تورم حل شود.
بر اساس تجربه بسیاری از کشورهایی که در مهار تورم موفق بودهاند میتوان راهکارهای زیر را جهت رفع مشکل تورم مطرح نمود:
1- در حال حاضر نقدینگی زیادی در اقتصاد کشور وجود دارد که هر روز سر از یک بازار در میآورد. یک روز بازار ارز را بهم میریزد و روز دیگر بازار مسکن و بعد بازار سکه و طلا. البته جمعکردن این نقدینگی راهکار صحیحی برای اقتصاد ایران نیست. چرا که در شرایط رکود تورمی حال حاضر ایران، این کار صرفا به رکود بیشتر منجر می شود. بهترین راه هدایت کردن این وجوه به بخش های تولیدی است که میتواند از طریق توزیع اوراق مشارکت، معرفی فرصت های تولیدی در اقتصاد به مردم، سیاستهای تشویقی به تولید که در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسیده و دیگر قانونهای موجود در کشور اشاره کرد.
2- تمرکز بر تولید محصولات پایه که به عنوان پایه ای ترین نهاده های تولیدی محسوب میشوند. مانند تولید گندم، خوراک دام و طیور و امثال آن اشاره کرد. از این طریق میتوان فشار ناشی از هزینههای تولید که منجر به ایجاد تورم می شود را مدیریت کرد.
3- شیوهی اجرای هدفمندی یارانه در آینده نیز تاثیر زیادی در ایجاد تورم دارد و البته به اصلاح ساختارها منجر می شود. با این وجود لازم است که هدفمندی یارانهها در جهت کاهش تقاضای واقعی در اقتصاد باشد و حمایت تولید را به همراه داشته باشد.
4- اصلاح ساختارهایی مانند کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، شیوه ورود درآمدهای نفتی به اقتصاد، ایجاد شبکه بین بانکی برای استقراض بانکها از یکدیگر و کاهش وابستگی به استقراض از بانک مرکزی و استقلال بانک مرکزی و امثال آن. تشریح این موضوع نیاز به مقالهای دیگر دارد