در بخش چهارم از مجموعه گفتارهای “از شهرداری سنتی تا شهرداری شبکه ای” به موضوع چالشهای انتخاب سیستم شهرسازی در شهرداریها پرداختیم و برای تدقیق موضوع، شهرداریها را به چهار دسته تقسیم کردیم.
به گزارش شبکه خبری دولت الکترونیک, در آن گفتار، مسایل مبتلابه شهرداری های دسته اول و دوم شرح داده شد و اینک به شهرداری های دسته سوم و چهارم می پردازیم.
شهرداریهای دسته سوم
در طبقه بندی اندازه و درجۀ پیچیدگی سیستمهای اطلاعاتی و عملیاتی، سیستم یکپارچۀ شهرسازی، در زمرۀ سیستمهای مقیاس بزرگ سازمانی قرار میگیرد. بررسی و انتخاب یک سیستم در این ابعاد و یافتن عرضه کننده و کارگزار و مجری مناسب برای پیادهسازی آن روشمندی و اصول خاص خود را دارد. اجرای چنین پروژههایی عموماً چهار عاملی و دست کم نیازمند عامل سوم – مشاور- است و به هیچ وجه نباید دو عاملی – کارفرما، پیمانکار- انجام شود.
شهرداریهای دسته سوم، اولاً بررسیهای همه جانبهای در مورد سیستمهای موجود در بازار انجام دادهاند؛ ثانیاً تیم کارشناسان آنها، با صرف وقت و بذل دقت زیاد، بازدیدهایی سر حوصله و دقیق از قابلیتهای سیستم شهرسازی عرضه کنندگان گوناگون در شهرداریهای متعدد به عمل آورده است. ثالثاً معیارهای انتخاب این شهرداریها فراتر از چارچوب مسائل نمایشی و قابلیتهای سطحی و ظواهر چشمپر کن بوده است.
شهرداریهای دسته سوم عموماً با در پیش گرفتن راهکارها و شیوههای اصولی، بررسی و مقایسه دقیق سیستمهای شهرسازی موجود در بازار را به مشاورین خبره سپردهاند و امروز از منافع این رفتار قاعدهمند خود بهرهمندند. از آنجایی که فقط خوبی و بدی و ضعف و قوت سیستمهای مقیاس بزرگ سازمانی به تنهایی نمیتواند ملاک انتخاب قرار گیرد، شهرداریهای موفق، صلاحیت شرکت عرضه کننده، توان عملی و حرفهای تیم مجری آموزش و پیادهسازی و پشتیبانی و توسعۀ سیستمها را نیز با دقت ارزیابی کردهاند. زیرا ارزیابی صلاحیتهای شرکت کارگزار، اگر مهمتر از موضوع اول نباشد کم اهمیتتر از آن نیست.
در بررسیها دریافتهام شهرداریهای دستۀ سوم که به اهمیت انتخاب درست سیستم شهرسازی مناسب واقف بودهاند، تدابیری چند را برای عملکرد خوب در پیش گرفتهاند. اولاً با یک مشاوره ذیصلاح خبره، بررسیهای همه جانبه و موشکافانهای در مورد سیستمهای موجود در بازار انجام دادهاند و کار و بررسی و انتخاب مهمترین و حیاتیترین سیستم اطلاعاتی و عملیاتی شهرداری را صرفاً به دایره بسته یک یا چند کارشناس از داخل شهرداری، محدود نکردهاند. ثانیاً تیم کارشناسان آنها، با صرف وقت و بذل دقت زیاد، بازدیدهایی سر حوصله و دقیق از قابلیتهای سیستم شهرسازی عرضه کنندگان گوناگون در شهرداریهای متعدد به عمل آورده است. ثالثاً معیارهای انتخاب این شهرداریها فراتر از چارچوب مسائل نمایشی و قابلیتهای سطحی و ظواهر چشمپر کن و کم خاصیت که در برخی سیستمهای اطلاعاتی رایانهای وجود دارد، بوده است.
آقای مهندس باقری شهردار پر تلاش و نوگرای شهر گنبد کاووس اخیراً به من گفتند که برای انتخاب سیستم شهرسازی مناسب وقت زیادی گذاشته و شخصاً از ۸ شهرداری بهرهبردار از انواع و اقسام سیستمهای شهرسازی بازدید داشته و با ارباب رجوع و کارکنان و مدیران این شهرداریها در مورد کارکرد سیستم و خدمترسانی شرکتهای عرضه کننده و مجری در پیادهسازی و پشتیبانی گفتوگوی مفصل کرده تا بالاخره توانسته به اطلاعات قابل اتکاء برای شناختن و انتخاب سیستم شهرسازی مناسب و کارگزار مطمئن و خبره دست یابد.
شهرداریهای دوراندیش، اول سراغ معماری سیستمها رفتهاند، از استاندارهای طراحی و تولید سیستم سراغ گرفتهاند، استخوانبندی سیستمها را زیر ذرهبین گذاشتهاند، متدولوژی آموزش، پیاده سازی و پشتیبانی شرکت عرضه کننده را ممیزی کردهاند، رزومۀ تیم آموزش و اجرای و سابقه و تجربۀ آنها را مطالعه کردهاند و خلاصه معیارهای ارزیابی مناسبی داشتهاند تا توانستهاند سیستم شهرسازی مناسب و مجری ذیصلاح پروژه را از این بازار آشفته انتخاب کنند و به بازدیدهای نمایشی بسنده نکردهاند.
البته همۀ اینها مستلزم تأمین بودجۀ کافی برای این کار است و شهرداریهایی که ارزیابیهای خوب انجام داده ولی هزینۀ لازم را نپرداختهاند و بوجۀ لازم را تخصیص ندادهاند و از سر و ته سیستمها و مار زدهاند، کارشناسان از درجه موفقیت و تمامیت لازم برخوردار نبوده و طبیعی است که با برخی نارساییها رو به رو هستند.
شهرداریهای دستۀ سوم در تلاشاند تا از هر سیستم رایانهای از جمله سیستم بزرگ و پیچدۀ شهرسازی، در چارچوب درست و با شیوه اصولی استفاده کنند. البته طرز تفکر اصولی این شهرداریها بعضاً با تغییرات مدیریتی و فشارهای کاری و شبه سیاسی دچار برخی نوسانها میشود. ولی این نوسانات باید مدیریت شود تا این شهرداریها را به سطح شهرداریهای دستۀ دوم تنزل ندهد. بدیهی است اگر یک شهردار یا مسئول کلیدی برود و جای وی را فرد دیگری بگیرد که به کار صحیح سیستمی اعتقاد نداشته باشد یا منطق و ماهیت سیستمهای اطلاعاتی را نشناسد، سرنوشت آن شهرداری نیز مانند شهرداریهای دستۀ دوم میشود.
شهرداریهای موفق، عموماً مراحل بعد از انتخاب سیستم را هم که شامل انعقاد قرارداد مناسب، آموزش کاربران و راهبران، اجرای آزمایشی و نهایی، و نیازهای دورۀ پشتیبانی و توسعۀ سیستم است، درست برنامهریزی و اجرا کردهاند. در این شهرداریها اولاً تحت عنوان بومی سازی سیستم را بر تن روالهای نادرست انجام کارها نپوشانده و به دام «تطبیق معکوس» نیفتادهاند. بلکه فرایندهای مهندسی شدۀ سیستم شهرسازی قرار دادهاند. ثانیاً مراحل بعد از پیاده سازی سیستمها، خصوصاً مدیریت تقاضاهای تغییر، عملیات پشتیبانی فنی و آموزشی، و برنامۀ توسعۀ دائمی سیستم تحت نظر و توجه قرارداد و سیستم شهرسازی در یک مسیر بالنسبه منطقی و تدریجی در حال تکامل است و اسیر تغییرات سلیقهای روزمره بیبرنامه و بدون سند CRS نیست.
حال زحمات این شهرداریها این بوده که از سیستم شهرسازی برای انجام امور شهرسازی کار میکشند و در یک کلام سیستمهای شهرسازی برای این شهرداریها کار میکند نه بالعکس.
شهرداریهای دستۀ چهارم
شهرداریهایی که به ساختار شبکهای توجه نشان داده و در صدد برآمدهاند تا امور شهرسازی و کارهای مرتبط نظیر نوسازی و مشاغل را به دفاتر مهندسی بخش خصوصی واگذار کنند و گرفتاری مردم و معضلات سازمانشان را از ریشه حل کنند در دستۀ چهارم طبقهبندی میشود. به نظر میرسد اگر این شهرداریها، کار واگذاری را درست و اصولی انجام دهند، آن قدر اثرات و منافعشان زیاد است که شهرداریهای دیگر زودتر از زمان طولانی که برای روی آوردن به سیستم شهرسازی سپری شد، به ساختار شبکهای خواهد پیوست. دست کم تا آیندهای قابل پیشبینی راه اساسی دیگری جز ساختار شبکهای برای نجات و موفقیت سازمانها و شهرداریها برای فائق آمدن بر مشکلات و معضلات مزمنی که بر دست و پای نظام اداری و عملیاتی آنها تنیده شده، موجود به نظر نمیرسد. نکته اینجاست که هر چقدر الگوهای موفقتری توسط شهرداریهای پیشگام و شهرداران بینشمند و خلایق برای این ساختار نوین در شهرداریها ساخته شود، مردم شهرها زودتر از برکات شهرداری شبکهای برخوردار خواهند شد.